بهنوش طباطبایی و حامد بهداد با «گیس» به جشنواره فجر می‌روند ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ردپا: پیام انسانی، رمز موفقیت در جشنواره‌های جهانی است اسکار سینمای اسپانیا نامزدهای خود را معرفی کرد برج میلاد، کاخ چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (٢ دی ١۴٠٣) استوری رضا کیانیان در واکنش به بستری‌شدن محمدعلی موحد و آلودگی هوا + عکس صوت | دانلود آهنگ جدید بهرام پاییز با نام مادر + متن صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
سرخط خبرها

قطب دوم تئاتر کشور درخطر بی‌دانشی | آسیب‌شناسی وضعیت آموزش تئاتر در مشهد

  • کد خبر: ۲۴۵۹۲۰
  • ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۹
قطب دوم تئاتر کشور درخطر بی‌دانشی | آسیب‌شناسی وضعیت آموزش تئاتر در مشهد
بسیاری از هنرمندان به کسب تجربه در گروه‌های تئاتر اکتفا می‌کنند و زحمت پیش‌رفتن در مسیر سخت آموزش‌های دانشگاهی را به خود نمی‌دهند.

به گزارش شهرآرانیوز، برای علاقه‌مندان، ورود به فضای تئاتر مشهد چندان سخت‌ نیست؛ طوری که بدون آموزش هم در به روی تئاتردوستان باز است. بسیاری از هنرمندان به کسب تجربه در گروه‌های تئاتر اکتفا می‌کنند و زحمت پیش‌رفتن در مسیر سخت آموزش‌های دانشگاهی را به خود نمی‌دهند و نهایتاً سراغ آموزشگاه‌ها و مؤسساتی می‌روند که در بخش آموزش‌های فشرده و مقطعی فعالیت می‌کنند؛ اما واقعیت این است که از این آموزشگاه‌ها، بازیگر حرفه‌ای و با دانش کافی بیرون نمی‌آید. در کنار این‌ها، خلأ دانشگاه دولتی هنر نیز مسئله‌ای است که به این معضل دامن می‌زند. همه این‌ها سبب شده است تا امروز، تئاتر مشهد بیشتر سمت‌وسوی تجربی داشته باشد؛ مسئله‌ای که باوجود برخی مزایا، می‌تواند آسیبی جدی برای هنرمندان و به‌طورکلی تئاتر مشهد به‌ شمار برود.

محمد مداح‌حسینی، مدرس و منتقد تئاتر:

- ورود بی‌رویه افراد فاقد دانش به حوزه آموزش

آموزش تئاتر در مقایسه با دو دهه قبل در وضعیت بهتری قرار دارد و از نظر کمّی در بخش آموزش‌های دانشگاهی و مهارتی پیشرفت داشتیم؛ اما گمان می‌کنم ما اسیر آشوبی هستیم که نتیجه چند بحران است. مدرسان تئاتر، صنفی ندارند تا نظارت شوند و دولت نیز در زمینه آموزش، توانایی ورود ندارد.

در واقع نبود نظارت صنفی از سوی مدرسان نقصانی است که نتیجه آن ورود بی‌رویه افراد به حوزه آموزش است که فاقد کیفیت‌های لازم هستند. یعنی هر شخصی با هر دانشی می‌تواند وارد آموزش شده و با استفاده از وعده‌های وسوسه‌برانگیز، افرادی را جذب کرده و درآمد کسب کند. هیچ‌کس هم نمی‌تواند به این فرد نقدی وارد کند. پس از این وضعیت نتیجه می‌گیریم که سازوکار از بنیان غلط است.

- نسنجیدن نیاز حوزه‌های دیگر این هنر

اکثریت آموزش‌های تئاتر متمرکز بر حوزه بازیگری است. در واقع نیازسنجی در حوزه‌های دیگر این هنر وجود ندارد. ما به گریمور، طراح صحنه، طراح نور و... هم نیاز داریم و این حوزه‌ها نحیف مانده‌اند؛ اما تمرکز اصلی بر حوزه بازیگری است. زیرا حوزه زودبازدهی بوده و در کمترین زمان برای فرد شهرت به همراه دارد؛ پس گرایش افراد و آموزشگاه‌ها به سمت بازیگری است.

- نبود استاندارد‌ علمی برای تدریس

ما نمی‌دانیم آموزشگاه‌ها و اساتید حوزه نمایش با چه روش و سنت علمی تئاتر آموزش می‌دهند و نتیجه آن به کجا ختم می‌شود! شاید صرفاً تفاوت اساتید این حوزه در کاریزماتیک‌بودنشان باشد، اما شیوه آن‌ها مشخص نیست.

- مدرسانی که خودشان نیاز به آموزش دارند

آموزش تئاتر به اقتصاد، سیاست‌گذاری دولتی و مدیریت آموزشگاه‌ها وابسته است. ارزیابی من از آموزش تئاتر، مثبت نیست. صرف داشتن مدرک تحصیلی از یک رشته به این معنا نیست که می‌توانید مدرس آن رشته باشید. ما مدرسانی داریم که خودشان همچنان نیاز به آموزش دارند که این آسیب بسیار بزرگی به حوزه آموزش تئاتر وارد می‌کند. ارتباط علمی ما با جریان‌های آموزشی تهران و خارج از کشور قطع است. اگر شما بهترین اساتید آموزش تئاتر از تهران را به مشهد دعوت کنید، استقبال نمی‌شود. این در حالی است که اگر بازیگر معروفی کلاس آموزشی برگزار کند، ظرفیت آن تکمیل می‌شود که متأسفانه این مربوط به تربیت نادرستی بوده که نسل جوان ما با آن درگیر است.

بسیاری از افراد آنچنان که باید آموزش‌دیدن در حوزه تئاتر برایشان اهمیت ندارد و صرفاً روی‌صحنه‌رفتن و مشهورشدن برایشان مهم است. همه ما مقصر این شرایط هستیم؛ زیرا آدم‌ها را به روی‌صحنه‌رفتن وابسته کردیم که این موضوع نهایت و باید شده است.

- فاصله اندک بین حضور در میدان هنر و تولید اثر هنری

در هرجای دنیا، این حق هرکسی است که نمایشی را بر روی صحنه ببرد، اما سود و ضرر آن پای خودش است. این را که هیچ‌چیز مثل کارکردن به صورت عملی و تجربه کسب‌کردن نیست، منکر نمی‌شوم، اما فاصله بین حضور در میدان هنر و تولید اثر هنری بسیار کم شده است. یعنی شما با شرکت در یک کلاس آموزشی و ۴ تا ۶ ماه فعالیت مستمر در این حوزه بازیگر می‌شوی. این در حالی است که من وقتی وارد فضای تئاتر شدم، حدود ۵ سال کار کردم و بعد از مدتی توانستم به عنوان کارورز در تئاتر آقای رضا صابری حضور داشته باشم.

- برهم‌خوردن نظم نسلی تئاتر

ما با بحران و کمبود در حوزه نقد مواجه هستیم. من خودم را در این بخش خطاکار می‌بینم، زیرا این منتقدان هستند که باید هزینه کار بد انجام‌دادن را افزایش دهند. آنها باید وجدان زیبایی‌شناسی تماشاگران باشند. اکنون کارکردن برای بسیاری از کارگردان‌های حرفه‌ای تئاتر سخت شده که در واقع این موضوع نظم نسلی و حضور و ورود به تئاتر را بر هم زده است.

یاسر عودی، مدیر پردیس تئاتر مستقل مشهد:

- معضل نبود مدرس خوب در تئاتر مشهد

در مشهد چند ۱۰ آموزشگاه و ۳ دانشگاه تئاتر آموزش می‌دهند که تقریبا هر کدام از این موسسات سیستم خاصی برای آموزش به کار می‌برند اما هیچ استاندارد مشخصی ندارد. بهتر است بگوییم که هر مجموعه، استانداردی برای خودش تعریف کرده است که درست یا غلط بودن آن طی گذر زمان و کسب تجربه به دست می‌آید. 
ما در مشهد معضل مدرس خوب داریم که تا چند وقت دیگر شرایط سخت‌تر می‌شود. ما در مشهد نمی‌دانیم که چه کسی پدر یا مادر تئاتر این شهر است. طی چند سال اخیر، از سوی دولت هیچ اقدام موثری برای تئاتر رخ نداده است. هر کسی در این حوزه پیشرفت کرده حاصل تلاش خودش بوده و ما هنرمندان با تجربه و باسوادی را به واسطه سخت شدن شرایط و مهاجرت کردن آنها به پایتخت و خارج از کشور از دست داده‌ایم.

کریم جشنی، مدیرعامل انجمن هنر‌های نمایشی خراسان رضوی:

- آموزشگاه‌هایی که مدرسانش مدرک دانشگاهی ندارند

آموزش از مسائل مهمی در سال‌های اخیر بوده که مورد توجه مسئولان و دغدغه‌مندان تئاتر قرار گرفته است، اما همچنان معضل و مشکل در این حوزه وجود دارد و به درستی حل نشده است. جلساتی در خصوص آموزش تئاتر در هئیت‌مدیره جدید انجمن هنرهای نمایشی برگزار شده و به اهمیت موضوع آموزش و علاقه‌مندانی که می‌خواهند در این حوزه فعالیت کنند، پرداختیم.

در سطح مشهد ۱۰ آموزشگاه در قالب موسسه یا آموزشگاه فنی و حرفه‌ای در حال فعالیت هستند که متاسفانه سرفصل‌های تدریس و اساتید این آموزشگاه‌ها مدرک دانشگاهی، تدریس و انتقال تجربه دانشگاهی را ندارند. اکثر این اساتید به صورت تجربی تئاتر آموزش دیده و انتقال تجربه می‌کنند. من شخصا با این روند مشکلی ندارم. زیرا تئاتر هنر عملی است و این اساتید در کار خود خبره هستند و اثرگذاری کلاس عملی نسبت به تئوری بیشتر است. اگر این اساتید بتوانند با سرفصل‌های آموزش دانشگاهی تجربه خود را انتقال دهند، مطلوب‌تر است. ما باید از علم روز هم بهره‌روی داشته باشیم، زیرا تئاتر هنری است که باید با علم روز پیش رود.

- تعاملات ضعیف آموزشگاه‌ها باهم

متاسفانه مدیران شهری همچنان نتوانستند جلسه‌ای مشترک با موسسات آموزش تئاتر داشته باشند و سرفصل‌های مشترکی را برای آنها تعریف کنند. تعاملات بین آموزشگاهی بسیار کم است و در بین مسئولان آموزشگاه‌ها رقابتی وجود دارد و اساتید آموزشگاه‌های مختلف تعامل و ارتباطی با یکدیگر ندارند.

بحث علاقه‌مندی به هنر تئاتر بسیار بالا است و هر ساله در تابستان خیل عظیمی از علاقه‌مندان به دنبال جایگاهی برای آموزش هستند. در کنار این جریان، بسیاری از سودجویان اقدام به برگزاری کلاس‌های آموزشی به صورت خصوصی می‌کنند که آسیب جدی به بدنه هنر تئاتر وارد می‌شود.

با توجه به مصوبه‎‌ای که انجمن هنر‌های نمایشی خراسان رضوی تصویب کرده، شیوه نامه آموزشی که در حال تدوین است اجرایی می‌شود. قصد ما این است که در بخش آموزش به اتفاق نظر رسیده و آن را سامان‌دهی کنیم.

عرفان شیرنگی، کارگردان تئاتر:

- مسائل اقتصادی و تغییر در الگوهای آموزش

تغییراتی در ذائقه آدم‌ها دارد شکل می‌گیرد که مفهوم هنر را تغییر داده است. روز‌هایی که در حال سپری شدن است آدم‌ها به شکل دیگری به تولیدات محتوایی در شبکه‌های اجتماعی جذب می‌شوند. گرچه این‌ها نیاز جامعه بوده که به تدریج و رشد و تغییر پیدا کرده که شامل موضوعات آموزشی هم می‌شود.

 زمانی که جامعه علاقه‌مند به هنر‌های نمایشی می‌شود که غالبا میل جدی به جلب توجه اجتماعی، تشویق و دیده شدن دارند، می‌توانند با تلاش کمتر و استفاده از ایده‌های دیگر توجه‌ها را جلب کنند. به همین دلیل می‌بینیم که نیاز به آموزش دیدن در کلیت جامعه ما کمتر شده است زیرا در موقعیت‌های دیگری این توجه را می‌توانند از جامعه جلب کنند. آدم‌ها حوصله‌شان کم شده و در کنار آن پذیرش را که بابت به دست آوردن مهارت زمان مصرف کنند نیز بسیار کم شده است.

در حرفه تئاتر، کسی که بتواند سالنی اجاره کند یعنی می‌تواند نمایشی بر روی صحنه ببرد. شورای نظارت تئاتر سعی بر این دارند که رویکردشان بر مسائل فنی هم باشد، اما همان طور که بر همه ما محرز است، رویکرد در شورای نظارت غالبا مبنی بر چارچوب‌های اخلاقی و قانونی جامعه است. این موضوع باعث می‌شود که آدم‌ها وقتی می‌بینند به راحتی می‌توانند بازی کنند و متنی که نوشتند را به اجرا بگذارند و آنچنان سخت‌گیری برایشان ایجاد نمی‌شود، پس انگیزه خود را نسبت به آموزش دیدن از دست می‌دهند. 

اقتصاد مسئله جدی است و نمی‌شود به راحتی از کنار آن گذر کرد. غالبا اقتصاد آموزشگاه‌ها خصوصی و مبتنی به شهریه‌هایی است که از هنرجویان دریافت می‌کنند و از سوی هیچ ارگانی حمایت نمی‌شوند. طبیعتا برای ادامه حیات بعضی از الگوهایشان را تغییر می‌دهند که این تغییر الگو‌ها در مسیر، آسیبی می‌شود که در ابتدا توضیح دادم. بعضی آموزشگاه‌ها تعهد دادند که بعد از ثبت‌نام و آموزش در حوزه بازیگری در ۴ ترم، هنرجو را روی صحنه تئاتر ببرند. بعد از مدتی آموزشگاه دیگری وعده می‌دهد که در ۳ ترم از هنرجو بازیگر بسازد و حتی اخیرا آموزشگاهی را دیدم که در کمال ناباوری قول داده است که هنرجو در ترم ۲ اجرا بر روی صحنه را تجربه کند. این درحالی است که هر مهارتی نیاز به زمان دارد که در فرد نهادینه شود. هنر تئاتر نیز از این موضوع مستثنی نیست.  

حمزه ابراهیم‌زاده، مدرس تئاتر:

- خلأ تحصیلات دانشگاهی در مشهد

در مورد آموزش هنر در ایران باید دو بخش را در نظر بگیریم؛ یک بخش دوره‌های آزاد و بخش دیگر تحصیلات آکادمیک است. متاسفانه در ایران مدرسه عالی هنر نداریم و این موضوع به بخش آموزش آکادمیک لطمه زیادی می‌زند.

در آموزش آکادمیک، مطالعات هنری مانند مطالعات سینما و تئاتر هدف بوده و مباحث نظری هستند. آموزش آکادمیک حول مباحث میان رشته‌ای چرخیده و ارزش‌های خاص خود را نیز دارد.

در کشور‌های دیگر مدرسه‌های عالی هنر نیز وجود دارند که این مدارس چرخه اقتصادی لازم برای تولید یک اثر را ایجاد می‌کنند. متاسفانه ما هنر، خصوصا سینما و تئاتر را ناقص وارد کرده‌ایم؛ یعنی نسبت به چیزی که در غرب اتفاق افتاده، تنها تکنولوژی و نکات فنی تولید فیلم و تئاتر وارد شده، اما چرخه نهادی لازم در ایران وجود ندارد.

نهاد‌های مختلفی برای رونق سینما و تئاتر در بخش‌هایی از جمله آموزش، تولید، توزیع، نقد و اقتصاد تئاتر و سینما دست‌اندرکارند؛ اما هر کدام از این نهاد‌ها به طور ناقص وارد شده‌اند.

در خصوص جایگاه مدرسه‌های عالی هنر در نظام آموزشی و نهاد‌های دست‌اندرکار، مدرسه عالی هنر پروژه‌محور است؛ یعنی فردی که وارد این مدرسه می‌شود در ابتدا پروژه خود را تعریف کرده و مدرسه عالی برخی اساتید و مربی‌هایی برای این پروژه تعیین می‌کند. هنرجو یا هنرمند تحت نظارت این افراد شروع به کار می‌کند تا پروژه خود را به نسخه نهایی برساند و پس از آن مدرسه عالی برای آن پروژه اسپانسر پیدا کرده و به کلی زمینه را برای ورود یک هنرجو به بازار فراهم می‌کند.

نهاد‌های نام‌برده شده از جمله آموزش، تولید، نقد و ... در مدرسه‌های عالی هنر وجود داشته و زیر نظر افراد خبره انجام می‌شود؛ به این دلیل که این افراد لزوماً مانند نظام آکادمیک دارای مدارک تحصیلی در حد دکتری نبوده و خبره آموزش هستند، هنرجو به طور عملیاتی راه‌های ورود به به بازار را نیز یاد می‌گیرد.

-مساله ورود به بازار هنر

در موسساتی که امروزه آموزش تئاتر می‌دهند، صرفاً مباحث فنی را داریم. بعضی از موسسات اقدام خوبی کرده و با هنرجو‌های خود قرارداد یک کار می‌بندند تا پس از اتمام دوره، هنرجو روی صحنه برود.

مشکل ما این است که سینما و تئاتر را به صورت ناقص وارد کردیم و از الزامات اجتماعی و اقتصادی آن چشم‌پوشی کردیم و به همین خاطر اقتصاد سینما و تئاتر ایران درست نیست. امکان دارد فردی در آکادمی یا آموزشگاه به شدت آدم با استعدادی دیده شود، اما چون راهی برای ورود به بازار ندارد هرز برود.

برخی از هنرجو‌ها می‌خواهند سریع به نتیجه برسند، اما بنده نمی‌توانم اظهار نظر دقیقی کنم، زیرا هر نسل عادت‌ها و رفتار‌های مخصوص به خود را دارد. نمی‌توان گفت که لزوماً همان روندی که در ۳۰ سال گذشته برای پیشرفت در تئاتر وجود داشته همچنان معتبر است.

شاید عادت‌ها و رفتار‌های این نسل که سبک زندگی‌شان کاملاً با نسل قبلی متفاوت بوده و تندتر و سریعتر است باعث می‌شود این هنرجو‌ها انتظار سریع‌تر رسیدن به نتیجه را داشته باشند.

حال اینکه آیا ما نیاز‌های این نسل را جواب می‌دهیم یا نه خود موضوع دیگری است؛ یعنی آیا جامعه توانسته پاسخگوی چنین نیاز به سرعتی باشد یا نه. با توجه به اینکه جامعه در حوزه سینما و تئاتر حرفه‌ای سنتی رفتار می‌کند، اگر یک هنرجو بتواند با صبر بیشتر با این سیستم همراه شود بهتر است؛ زیرا هنوز ساز‌و‌کار لازم برای اینکه این فرایند سرعت بخشیده شود، به وجود نیامده بهتر است که هنرجو همگام با این سیستم پیش برود. اما تاکید می‌کنم که این موضوع به معنای این نیست که سیستم گذشته لزوماً سیستم درستی بوده است.

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->